برهنه در باد

برهنه در باد (1379) رمانی بازتافتی و چند آوایی (حدود 65000 کلمه) از محمد محمدعلی.

برنده “جایزه ادبی یلدا”.

مکان و زمان وقوع: کردستان و تهران و گیلان و مازندران؛ نیمه اول دهه 1340 تا نیمه دوم دهه 1360؛ با اشاراتی به گذشته.

مهرعلی جوانمرد (راوی) که در شهر کوچکی به عنوان سپاهی ترویج و آبادانی مشغول گذراندن خدمت وظیفه است با ستوانی به نام منصور مرعشی پاچناری که در ژاندارمری خدمت می کند و مردی لوطی مسلک و عیاش است دوست می شود و ماجراهایی را با هم می گذرانند. بعد از اتمام خدمت جوانمرد این دوستی خواه ناخواه قطع می شود و پانزده شانزده سال بعد این دو یکدیگر را در اداره بازنشستگی که جوانمرد در آنجا به کار مشغول است ملاقات می کنند. دو دوست قدیم با هم به شمال نزد خانواده جوانمرد که از بیم بمباران به شمال پناه برده اند می روند. از قضا پدرزن جوانمرد که سرهنگی بازنشسته و عاشق کارآگاه بازی است از آشنایان قدیم ستوان درمی آید اما هیچ به او خوشبین نیست و با اطلاعاتی که از سوابق او دارد، او را قاتل و جانی می داند. از این رو نیم شوخی نیم جدی شروع به بازجویی از ستوان می کند و ستوان نیز به خاطر حس ماجراجویی خود، پاکبازانه اعتراف می کند تا بخش های مبهم داستان های خیالی سرهنگ شکل بگیرد. از خلال این روایتها به نظر می رسد ستوان مردی بسیار ماجراجو با شخصیتی جالب است و زندگی اش مملو از آدم های عجیب و غریبی است که اگرچه ظاهرأ بعضی به دست او کشته شده یا شاید کشته نشده اند، اما به هر حال هیچ یک صادق و روراست نبوده اند. ستوان در پایان داستان سر از آسایشگاه روانی درمی آورد اما در آنجا نیز روحیه رندانه خود را دارد و جنونش با نوعی فرزانگی همراه است.

فرهنگ ادبیات فارسی، محمد شریفی، چاپ دوم، انتشارات فرهنگ نشر نو و انتشارات معین، 1387

نشر مرکز